معرفی محصول
در بخشی از کتاب میخوانیم: اینجا کوفه است و شغل اکثر مردم نجاری است، نوح هم نجاری میکند. در ظاهر تفاوتی بین او و مردم دیگر نیست. این شغل دنیایی نوح است. انسانها سه دستهاند: دستۀ اول شغلشان تنها دنیایشان را میسازد، دستۀ دوم شغلشان هم دنیایشان را میسازد و هم آخرتشان را و دستۀ سوم شغلشان هم دنیایشان را نابود میکند و هم آخرتشان را. شغل دنیای نوح نجاری است. اما شغل آخرتش…؟ زمان، زمان پیامبری نوح است و شغل اصلی او دعوت مردم. تازه اوایل دعوت نوح است و او برای این مردم آرزوها در دل دارد. او رسم و آیین عجیبی نیاورده است. این را خود مردم هم میدانند. تنها چیزی که نوح از مردم میخواهد یک زندگی باصداقت و باشرافت است، زندگیای که «رنگ خدا» بخورد و خدامحوری جای خودمحوری را در آن بگیرد. او میخواهد مردم به همدیگر دروغ نگویند، سر هم کلاه نگذارند، گرانفروشی نکنند، با هم صمیمی و مهربان باشند و سر هیچوپوچ دعوا راه نیندازند. خدای نوح همان خدای آنهاست و مردم هنوز قلبشان برای خدا میتپد. انگار حرفهای او وجدانشان را میخ میکوبد. دور پیامبر خدا که جمع میشوند از او میخواهند راه و رسم صحیح زندگی کردن را نشانشان دهد. نوح انگشتش را به سویی میگیرد و نشان میدهد اما آنها سویی را که انگشت او نشان میدهد نمیبینند یا شاید نمیخواهند ببینند.
مشخصات
- وزن 0.107 کیلوگرم
-
مولف
هیئت تحریریه موسسه فرهنگی-مطالعاتی شمسالشموس
-
ناشر
شمسالشموس
-
تعداد صفحات
88
-
نوع جلد
شومیز
-
قطع
رقعی
-
تاریخ چاپ
1381
-
نوبت چاپ
ششم
-
شابک
978-964-2910-02-1