پیرمرد و صندلی
- موجود در انبار
- دسته بندی انتشارات به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) سایر ناشرین
معرفی محصول
زندان سرد و تاریک بود آجرهای نم زده و قدیمی، شور بسته بودند. بودند زندان بو میداد. جابهجای دیوارها ریخته بود. موشها اینطرف و آنطرف زندان سوراخ داشتند. مدرس از جا بلند شد و عصایش را به دست گرفت و آرامآرام شروع کرد به قدم زدن. یکی از زندانیها که کنار مدرس نشسته بود بعد از بلند شدن مدرس آرام در گوشش زندانی دیگر گفت: «آقا، این مدت که در زندان بوده خیلی شکسته شده»
زندانی دیگر به قامت مدرس که کمی کمانی شده بود، نگاه کرد و گفت: «بله دیگر معلوم است که شکسته میشود در این زندان سرد و تاریک هر کس دیگری هم به جای او بود شکسته میشد» یکی از زندانیان با صدای بلند از مدرس پرسید: «آقا! به نظر شما ما تا کی در زندان میمانیم؟» مدرس روی سکوی آجری کنار دیوار نشست. کف دو دستش را روی دستهی عصا گذاشت و گفت: «دیگر چیزی نمانده این رئیس الوزرا خیلی نمیتواند دوام بیاورد انشاءالله چند وقت دیگر آزاد میشویم و میروید سراغ خانوادههایتان» زندانی با ناامیدی گفت: خدا کند…
مشخصات
- وزن 0.079 کیلوگرم
-
مولف
سید سعید هاشمی
-
ناشر
به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)
-
تعداد صفحات
128
-
نوع جلد
شومیز
-
قطع
رقعی
-
تاریخ چاپ
1400
-
نوبت چاپ
چهارم
-
شابک
978-964-02-0575-4